تربیت فرزند تنها وابسته به عملکرد پدر و مادر نیست، بلکه بخشی از تربیت اخلاقی و اجتماعی فرزندان در جامعه کوچک خانواده شکل میگیرد. خانوادهای که چند فرزند دارند، هریک از فرزندان در تعامل با برادران و خواهران خود رقابت، حسادت، جسارت، شجاعت، دفاع از حق و اتکای به نفس را فرا میگیرد و شماری از عناصر اخلاقی خوب و بد را تجربه میکند تا در آینده بتواند در جامعه بزرگتر و بیرون از خانواده تعامل بهتر و سازندهتری را بروز دهد، لیکن در غالب خانوادههای تک فرزندی، جامعه کوچک که ماکت جامعه بزرگ و دورنمایی از آن با تفاوتهای ویژه خود هست، شکل نمیگیرد و بخشی از تربیت فرزند ناتمام میماند که باید با هزینه بیشتر در جامعه بیرون از خانواده به دست آید.
در خانوادههای پر جمعیت فرزندان مسئولیتپذیری و شیوههای تعامل را پیش از استقلال تجربه میکنند و سیستم تربیت فرزندان با به کارگیری فرزندان از بزرگ به کوچک فعال است و پدر در رأس هرم قرار دارد. سیستم نظارتی نیز به شدت و دقت فعال است و توسط اعضای خانواده با رعایت سلسله مراتب انجام میشود. در چنین خانوادههایی تربیت فرزندان بسیار سادهتر و دقیقتر انجام میشود، ولی در خانوادههای تک فرزندی و کم جمعیت به طور نسبی فواید فوق با اختلال روبهرو میشود و تلاشهای مضاعف بلکه چند برابری والدین را میطلبد و البته در برخی فواید حتما ناکام است.